
مدیریت زیست محیطی و ریسک بلایا
در سراسر دنيا، بخشي از تخريب اكولوژيكي و اجتماعات در حال رشد، ناشي از بلاياي طبيعي و قرار گرفتن در موقعيتهاي بلاخيز است. از طرفي ممكن است بعضي از اكوسيستم ها در برابر بلاياي طبيعي مقاوم باشند و يا در مناطق غير بلاخيز قرار گرفته باشند، اما همين اكوسيستمها در برابر بلاياي انسان ساز (بلايايي كه مكررا توسط فعاليت هاي بشري ايجاد مي شوند از جمله تخريب جنگلها، خاكريزي تالاب ها و بي ثبات كردن اقليم يا تغيير مسير رودخانه ها و خارج ساختن يك رودخانه از وضعيت شبكه اكولوژيكي و غيره) نتوانند مقاومت كنند. با وجود اينكه ارتباطات اصلي ميان كاهش بلايا و مديريت محيط زيست شناسايي شده اند، ليكن تحقيقات و سياستگذاريهاي اندگي در اين زمينه انجام گرفته است و تا كنون متخصصان از ابزارهاي زيست محيطي در جهت كاهش بلايا استفاده چنداني ننموده اند.
فقر و تخریب زیست محیطی
در يك سزشماري آماري مشخص شده است در جنوب آسيا 26 ميليون نفر زير خط فقر زندگي مي كنند. ولي متاسفانه تخريب زيست محيطي در آسيا كماكان تا شناخت چالشهاي مهمي مثل فقر و يا رسيدن به اهداف توسعه هزاره ادامه دارد. منطقه اي كه در حدود نيمي از منابع آبي و خاكي در آن قرار دارد. متاسفانه ميزان هشدار جنگل زدايي، تخريب صخره هاي دريايي، اكوسيستم هاي ساحلي، آلودگي جوي و هدر رفتن منابع آب شيرين تا جايي ادامه مي يابد. كه آلودگي وسيع تا پايين ترين سطح چرخه فقر نفوذ مي كند و محيط زيست را شكننده تر مي كند.
چرخه فقر مكررا بوسيله بلاياي طبيعي تشديد مي شود. به طوري كه از كل بلاياي در سراسر دنيا، حدود 80% در آسيا به وقوع مي پيوندند. و از ميان اين بلايا در آسيا، 80% آن مربوط به بلاياي طبيعي با منشا آب و هوايي يا اقليميست.
از سال 1991 تا 2001، بلاياي طبيعي بيش از 1.7 ميليون نفر از مردم قاره آسيا را تحت تاثير قرار داده و 369 ميليارد دلار خسارت به بار آورده است. اين كاملا مشخص است كه افراد فقير آسيب پذيرترند. آنها تحت تاثير بيشترين ميزان حوادث هستند و كمترين توانايي را براي احيا دارند.
فرهنگ سازی
اخيرا گامهاي بلندي در مسير اصلي فرهنگ پيشگيري در مديريت بلايا در آسيب برداشته شده است. و اغلب سازمان هاي مديريتي ملي در زمينه بلاياي طبيعي فرهنگ سازي و ارتقاي آن را حداقل ظاهرا پذيرفته اند. اما متاسفانه هنوز اولويتهاي بودجه هاي ملي/ منطقه اي در جهت نيل به اين اهداف در نظر گرفته نشده است .و فقط گروهي از آزانسهاي امدادي بين المللي در پيشبرد فعاليتهاي جلوگيري از كاهش بلاياي طبيعي تلاش مي نمايند.
در اجلاس سران برزيل (دستور 21) در مورد فاکتورهاي مهم تخريب زيست محيطي و ريسک بلاياي طبيعي به طور وسيعي بحث شد. و اخيرا محققين، برنامه ريزان و سياستگذاران بسيار زيادي به دنبال اين مساله هستند که چگونگي و ارتباطات پيچيده بين اين 2 فاکتور زا شناسايي نمايند.
اين مقاله مروري بر جنبه هاي زيست محيطي ريسک بلايا دارد و مطالعه اي در مورد «سود حاصل از پيشگيري» که با ابتکارات مديريت محيط زيست درهم آميخته است، همچنين شواهد تجربي و تئوري اثر تخريب زيست محيطي بر افزايش ريسک بلاياي طبيعي را عنوان مي کند. البته بررسي اثرات حفاظت از محيط زيست بر کاهش ريسک، تنها براي مناطقي جوابگوست که داده ها و مدلهاي مناسب براي احياي مجدد، در دسترس باشد و بدون اين اطلاعات محاسبه ريسک يا احتمال ريسک غير ممکن خواهد بود.
نتیجه
در پايان اين مطالعه مي توان نتيجه گرفت که مديريت محيط زيست يک ابزار مهم براي کاهش ريسک بلاياي طبيعي است. و بايستي قابليت کميت سازي «سود حاصل از پيشگيري» در مديريت محيط زيست ارايه گردد. و اين عمل مي تواند يک جزء مهم در ارزيابي هاي اثرات زيست محيطي باشد. در ضمن «سود حاصل از پيشگيري» با تاکيد بر نقش مديريت محيط زيست مي تواند باعث کاهش فقر و افزايش قابليت احياي جوامع شود.
در اينجا پيشنهاد مي شود که ابزار تصميم گيري بايد همواره رو به گسترش و پيشرفت بوده و مناسب با نيازهاي تصميم گيران باشند. اين تصميم گيران بايد تجربه و تخصص لازم و به روز را در زمينه ابزار تصميم گيري داشته باشند. همچنين استفاده کنندگان از اين ابزار بايد مهارت و صلاحيت کافي داشته باشند. و محدوديت استفاده از اين ابزار و فرضيات مورد بحث را به خوبي بشناسد تا بتوانند روشهاي صحيح مديريتي را در زمينه مديريت بلاياي طبيعي ارايه نمايند.