اثرات منفی گردشگری
اثرات منفی گردشگری
آثار منفی گردشگری را میتوان به چهار دسته؛ فرهنگی – اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و روحی – روانی تقسیم نمود. آثار منفی (اقتصادی)نتیجه نامطلوب اقتصادی پدیدهای است که آن را کسر مسافرت (travel deficit) مینامند و این مربوط به زمانی است که کل درآمدهای ارزی یک کشور از محل جهانگردان کمتر از مبلغی میشود که شهروندان آن کشور در خارج مصرف میکنند. آثار منفی (روحی، روانی)گردشگری به دلیل ایجاد شلوغی،ترافیک،آلودگی ناشی ازرفت وآمدخودروها وبه وجودآوردن احتمال تغییرات فرهنگی وتاثیر بر بافت سنتی برخی مناطق اثرات روحی وروانی برمردم منطقه می گذارد.
آثار منفی (زیست محیطی) گردشگر می خواهد از زیباییهای طبیعی بهرهمند شود و ممکن است تخریب محیط زیست را در پی داشته باشد .
آثار منفی (فرهنگی – اجتماعی) بدون شک ورود جهانگرد تأثیراتی را در حوزه فرهنگی و اجتماعی کشور میزبان خواهد گذاشت.« برخی نویسندگان به تجاری شدن یا کالایی شدن فرهنگ جامعه میزبان اشاره کردهاند به این معنا که ساکنان محصولات فرهنگی خود در آن گونه که مورد پسند گردشگران باشد عرضه میکنند. ممکن است فرهنگ گردشگران و هر چه مربوط به آنها است، برای جامعه میزبان الگو میشود و ساکنان به تقلید کورکورانه از فرهنگ میهمان میپردازند.
آثار مثبت (اقتصادی)ایجاد فرصتهای شغلی جدید، ارزآوری، ارتقای سطح زندگی مردم، فروش خدمات از جمله مزایای مستقیم حاصل از جهانگردی است و از مزایای غیرمستقیم جهانگردی میتوان از فعالیتهای ساختمانی، صنایع دستی هنری، کشاورزی، خدمات و ، توسعه و بهبود تجهیزات زیربنایی مانند جادهها، و سیستمهای حمل و نقل نام برد.
آثار مثبت (روحی، روانی)جهانگردی میتواند در جهت کاهش تنشهای سیاسی و تثبیت صلح جهانی کمک کند.عقیده بر این است که ورود جهانگرد باعث بروز حس میهن دوستی و عرضه هر چه بیشتر فرهنگ و افتخارات در مردم می شود و آنان سعی خواهند کرد هر چه بیشتر دستاوردهای خود را در قالب صنایع دستی، نقاشی، عکس و …نشان دهند.گردشگری موجب افزایش درآمد، اشتغال و رونق اقتصادی خواهد شد و این میتواند از لحاظ روحی، روانی اثرات مثبتی بر روحیه افراد آن جامعه بگذارد.
آثار مثبت (زیست محیطی)گردشگری می تواند سبب توجه هرچه بیشتر مردم،مسولان وحتی سازمان های بین امللی به برخی نواحی و سعی در جهت محافظت از آن شود.
آثار مثبت فرهنکی –اجتماعی ،توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی موجب میشود که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید. بر این مبنا آنان میتوانند به فرهنگ هم بیشتر احترام بگذارند. تنها راه تعامل احترام گردشگر به فرهنگ جامعه میزبان است که میتواند راهبرد مناسبی برای گسترش گردشگری باشد.